سخنان مهم رهبر انقلاب که عمارپندارها و مدعیان بصیرت نخواستند بشنوند!
جوان انقلابی به انتشار سخنان مهم و گره کشای امام خامنه ای در سفر تاریخی خویش به قم، و دیدار دوم با جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در روز نهم سفر(پنجشنبه ششم آبانماه) پرداخته که تاکنون رسانه ای نشده است:
در دولت نهم و دهم -از وقتی که آقای احمدینژاد آمده- بحث حاکمیت دوگانه نیست؛ حاکمیت یگانه است؛ یعنی دولت و رهبری و تشکیلات در امتداد یک خط قرار دارند؛ این را من جازما و قاطعا به شما عرض میکنم.
من این مطلب را قبول ندارم؛ مسئولین فعلی با حجاب فقهی مخالف نیستند ولی در تاکتیکها اختلاف وجود دارد .
همین مسئله ایرانیگری و اینها که آن روز اشاره فرمودید. من واقعا نفهمیدم که اینها حقیقتا دنبال ایناند که حالا یک چیزی را در مقابل اسلام علم کنند. البته بدم میآید از این کاری که میکنند. دیروز هم همین آقایی که مسئول این چیزهاست، سر ناهار پیش من آمده بود و یک چیزی مطرح میکرد. گفتم آقا اینقدر ایرانیگری، ایرانیگری نکنید. یک تشری هم آنجا به او زدم، از این کار خوشم نمیآید؛ اما اینکه اینها واقعا میخواهند یک مکتب ایرانی در مقابل مکتب اسلام علم کنند، من واقعا این را نمیفهمم. با ملاحظه قرائن گوناگون در کارهای اینها، این بهدست نمیآید. حالا یک جاهایی ممکن است اشتباه کنند، اشتباه هم میکنند؛ این جوری نیست.
مقدمه به نگارش مدیر سایت : دولـت محمــود احمـدی نژاد نیز همـچون دیگــر دولت های یشیـن خود به روزهای آخر ــخود میرـسد ولی چه کـسی است که ندانــد دولــت او ، شخـص او و حتی یاران او قابــل قـیاس با هیــچ یک از دولت ها و روســای جمهــور سابق خود نیســتند. محمــود احمــدی نژاد و دولتــش بارها از دســتان علمــدار انقــلاب اسـلامی مـدال زنده کــردن و برجستـه کردن ارزش های انقلاب اسلامی و بازگـرداندن قطار ارزش های آن را به ریل اصلی خود به سینــه دارنـد ، البتـه سوای پرکــاری و پرتــلاشی آنها که به گفـته سخــنان چنــد روز گذشـته حضــرت آقا بعضی حتی درصـدد این هستند که خـدمات و سخــت کـوشی این دولــت را هم انکار انـکار کنند!! البته این سخن رهبــر عزیـز انقلاب به دولتمردان و شخص رئیس جمهــور گویای بسیاری از مطالب برای اهل بصیــرت می باشــد ، آنجا که گفتنــد کار را برای خدا بکنید و لحظــه ای را برای خدمت به مردم و کشـور از دسـت ندهیــد. اگر کسی نبینــد خدا می بینــد….
وبگاه جــوان انقلابی بنــا دارد تا خداحافظی با شکوهی با این مرد انــقلابی و خستگی نشــناس انجام دهد و هر روز مــطالب ویژه و خاصی را تـقدیم شما خواهد کــرد. البته در این راه فشــارها یی بر ما واین حرکــت نیز وارد میشـود ولی آن چیزی که ما را مصمــم به این اقـدام میکــند این اسـت کـه این روزهــا مردان بی تقــوا و مدعی ولایتمــداری بر اساس اخبار دروغ و کــذب و بعضا از روی بغض های شخصی و هواهای نفســانی خویش ، محمــود احمــدی نژاد را به تهمــت هایی چون انحــراف و فراماسـونری و جاسـوسی ، ملی گــرایی و یهــودی زاده و ضدیت با ولایت و…. متهم میکنند !! البته ما منکر نقاط ضعف ایشان و مجمـوعه دولــت ایشـان نیستیــم ولی از آنجایی که خود را جـوان انقــلابی میدانیم و فــقط خود را ملــزم به اطاعت از اوامر پدر و ســرور عزیزمان امام خامــنه ای میدانیــم این جمله آقا را در دیدار هیئت دولت با ایشان در شهریور پارسال ملاک قرار میدهیم و سعی میکنیم که بیشتر نقاط مثبت را تقدیم شما بکنیم . آنجا که آقا فرمودند :
نقاط قوّتى وجود دارد ؛ ضعفهائى هم وجود دارد. در جمعبندى نقاط قوّت و نقاط ضعف، وقتى ما نگاه میکنیم، ترجیح را به نقاط قوّت میدهیم ؛
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
امام خامنهای در سفر تاریخی خویش به قم، دو دیدار با جامعه مدرسین حوزه علمیه قم داشتند که دیدار دوم، روز نهم سفر(پنجشنبه ششم آبانماه) انجام شد و تا کنون خبر آن بهصورت رسمی منتشر نشده است.
ناگفته نماند، همان ایام، کلیات این دیدار از سوی برخی از اعضای محترم جامعه مدرسین در مصاحبههای مختلف با خبرگزاریها بازگو شده بود؛
آنچه در ادامه میآید گوشه ای از سخنان حضرت امام مربوط به دولت در این دیدار است :
ـ
- مسئله دولت و حمایت از دولت، مقابله با دولت، مخالفت با دولت زیاد مطرح است؛ هم درجامعه مدرسین، هم در بیرون جامعه مدرسین، هم در سطح عمومی کشور؛ فلان کس موافق است، فلان کس مخالف است. من این را باید به شما عرض کنم؛ با اطلاع و از نزدیک عرض میکنم. یک روزی توی این کشور تلاش میشد -هم شعارش داده شد، هم عملا تلاش شد- که حاکمیت دوگانه درست کنند. یعنی واقعا برای این کار بنا کردند سرمایهگذاری کردن.
(برای بررسی دقیق و جز به جز نظرات دکتر احمدی نژاد با امـام خامنـه ای در موضوع حجاب به آدرس زیر بروید
آیا احمـدی نژاد حجـاب اسلامی را قبــول ندارد ؟! + مستند نقـص ظاهـر
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
- مراد از حاکمیت دوگانه هم فقط این نیست که دو دستگاه در راس کشور قرار داشته باشند که هر کدام به نوبه خودشان تصمیمگیری کنند؛ این معنایش این بود که منزله رهبری و ولایتفقیه و این حرفهایی که ماها داریم و انقلاب از اول داشته، اینها را از جایگاه تعیینکنندگی و فصلالخطاب بودن کنار بیندازند و برایش رقیب درست کنند. آن کسانی که این را مطرح کردند، اصلا از اول فکرشان این بود. یک وقت به دولت چشم دوختند، نتوانستند؛ بعد خواستند مجلس را این جوری کنند؛ بالاخره حاکمیت دوگانه را، هم شعار دادند، هم دنبالش راه رفتند. این حاکمیت دوگانه فقط شعار داخل هم نبود که ما بگوییم کسانی در داخل این شعار را میدادند؛ نه، همان وقتها آمریکاییها هم این را گفتند، اروپاییها هم این را گفتند، توی تبلیغاتشان هم آوردند و همین تعبیر «حاکمیت دوگانه» را بهکار بردند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
- در دولت نهم و دهم -از وقتی که آقای احمدینژاد آمده- بحث حاکمیت دوگانه نیست؛ حاکمیت یگانه است؛ یعنی دولت و رهبری و تشکیلات در امتداد یک خط قرار دارند؛ این را من جازما و قاطعا به شما عرض میکنم. البته معنایش این نیست که اختلاف نظری وجود ندارد، یا فلان مسئول دولتی یا رئیسجمهور یا غیر رئیسجمهور در نظرات و افکارشان نقاط اشتباهی ندارند؛ چرا، از این قبیل هست، همیشه بوده، باز هم هست مواردی که اختلافنظر بین بنده و شخص آقای رئیسجمهور وجود دارد؛ یکی دو تا هم نیست؛ موارد متعددی هست که اختلافنظر وجود دارد – البته یک جاهایی هست که مطلب برای من محرز و روشن و جزمی است، میگویم آقا این کار نباید بشود؛ خب واقعا گوش میکنند و جلویش گرفته میشود؛ یک وقتهایی نه، برای من آنجور روشن نیست که بگویم نباید بشود، اما کاری را که دارد انجام میگیرد، قبول ندارم؛ از این قبیل موارد متعددی هست. اما در زمینههای مختلف، جریان اصلی، جریان موافقت است، البته یک زمینههایی هست که من دخالت نمیکنم. در مسایل اقتصادی، بنده اصلا دخالت نمیکنم. من خودم را توی این مسایل صاحبنظر نمیدانم. سر قضایای گوناگون، اختلافنظر هم هست، استدلالهای گوناگونی هم هست، همیشه از من هم توقع میرفته که دخالت کنم. بعضیها سر قضیه قیمت ارض، سر قضیه کم و زیاد کردن سود بانکی همیشه از من توقع داشتهاند که دخالت کنم؛ اما من دخالت نمیکردم. نظرات گوناگونی میآید؛ یک وقت آدم به یک نظر قطعی میرسد اما غالبا من به نظر قطعی و جازم نمیرسم؛ چون در این قضیه من صاحب نظر نیستم؛ لذا دخالت نمیکنم. در بعضی قضایا چرا، اطلاعت دارم، جازمم، میفهمم خطایی وجود دارد؛ لذا جلویش را میگیرم و نمیگذارم انجام بگیرد. اما سیاست کلی، سیاست کلی همجهتی است. بعضی میگویند فلانی از دولت حمایت میکند، بعضی میگویند نمیکند؛ من از همه دولتها حمایت میکنم. از دولت و قوه مجریه و مسئولینی که هستند، در همه دورهها من حمایت کردم؛ با اینکه بعضیهاشان از لحاظ جهتگیری، مخالف با جهتگیری ما بودند؛ منتها برخورد کردن و تضعیف کردن مصلحت کشور نبوده. در داخل، از زیر، هرکار میتوانستیم میکردیم؛ اما در حمایت عمومی، من حمایت میکردم. در این دولت، قضیه این جوری است؛ یعنی جهتگیری جهتگیری درستی است. این دولت جهتگیریاش جهتگیری درستی است؛ اگرچه خطاهای گوناگونی هم در جاهای مختلفی دارد.
- من این مطلب را قبول ندارم؛ مسئولان امروز همه حجاب فقهی را قبول دارند ولی اختلاف سلیقه در تاکتیکهاست ، فرضا دختری که حجاب کاملی ندارد اما شب قدر یا در مجلس دعای کمیل شرکت و به درگاه خداوند تضرع میکند و یا در راهپیمایی ۲۲ بهمن تصویر امام را میگیرد، نمیتوان گفت که بیدین است بلکه نمیداند حجاب اسلامی چیست که باید او را توجیه کرد. باید در باب حجاب کتاب نوشت و از طرق مختلف مانند فیلمهای تلویزیونی حجاب را تبیین و افراد ناآگاه را ارشاد کرد “.
– مسئولین فعلی با حجاب فقهی مخالف نیستند ولی در تاکتیکها اختلاف وجود دارد .
- حالا مثلا فرض کنید همین مسئله ایرانیگری و اینها که آن روز اشاره فرمودید. من واقعا نفهمیدم که اینها حقیقتا دنبال ایناند که حالا یک چیزی را در مقابل اسلام علم کنند. البته بدم میآید از این کاری که میکنند. دیروز هم همین آقایی که مسئول این چیزهاست، سر ناهار پیش من آمده بود و یک چیزی مطرح میکرد. گفتم آقا اینقدر ایرانیگری، ایرانیگری نکنید. یک تشری هم آنجا به او زدم، از این کار خوشم نمیآید؛ اما اینکه اینها واقعا میخواهند یک مکتب ایرانی در مقابل مکتب اسلام علم کنند، من واقعا این را نمیفهمم. با ملاحظه قرائن گوناگون در کارهای اینها، این بهدست نمیآید. حالا یک جاهایی ممکن است اشتباه کنند، اشتباه هم میکنند؛ این جوری نیست.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ـــ
- بنده هم همین اعتقاد را دارم که آقای احمدینژاد واقعا نمیخواهد ایران را مقابل اسلام و برتر از آن قرار دهد؛ چرا که هیچ رئیس جمهوری به اندازه او از اسلام و آرمانها و ارزشهای اسلامی در سازمان ملل سخن نگفته و بنده با آنکه همواره به مسئولان انتقاد کرده ام اما انصافا او بود که نام امام زمان (عج) و حضرت زهرا (س) را در محافل بین المللی احیا کرده که البته این شرط کافی برای مسئولان نظام اسلامی نیست اما شرط لازم است.
- در گذشته گاهی کارهایی انجام میگرفت که آدم حقیقتا نگران و مضطرب میشد. الآن رئیسجمهور با هرکسی در دنیا ملاقات کند و حرف بزند، من از حرف زدن او نگران نیستم. اطلاع هم ندارم، اما نگران نیستم. میدانم که در خلاف جهت انقلاب و سیاست کلی نظام مطلبی گفته نخواهد شد، مطلبی پیش نخواهد رفت؛ ولو حالا به لحاظ تعارف دو کلمه هم یک چیزی بگویند، اما کاری پیش نخواهد رفت؛ این را خاطرم جمع است. در گذشته این جور نبود؛ یک ذره غفلت میکردیم، یکهو یک کاری انجام میگرفت. پیش من آمدند و گفتند ما میخواهیم از بانک جهانی قرض کنیم. آقایانی که توی مسایل پولی و اینها اطلاعاتی دارند، میدانند چقدر این کار چیز خطر ناکی است. احتیاجی هم نداشتیم، اما گفتند میخواهیم قرض کنیم. من گفتم این کار را نکنید. اول رئیسجمهور این را به من گفت -مال هشت نه سال پیش است- بعد من گفتم این کار مصلحت نیست، نکنید. رفتند، ولی بعد دیدم دوسه نفر از کارشناسهای اقتصادی و مسایل پولی و بانکی دولت آمدند با من صحبت کردند و گفتند آقا ما این را احتیاج داریم؛ ناچاریم این کار را بکنیم. من دیدم این اصلا برنامهریزی شده است؛ میخواهند این کار را بکنند! جلسه بعد که رئیسجمهور پیش من آمد، گفتم آقا اگر شما این کار را کردید، من با این کار اعلام مخالفت خواهم کرد. ترسیدند، دیگر نکردند. کارها اینجوری بود اما امروز چنین چیزهایی پیش نمیآید.
آن وقت صدراعظم آلمان «کهل» بود. او با رئیسجمهور ما ارتباطات خوبی داشت. تلفنی با هم صحبت میکردند، چه میکردند؛ من هم همین ارتباطات را تایید میکردم. او یک نفر مامور هم گذاشته بود که به ایران میآمد و صحبت میکرد و میرفت و قرار میگذاشت. یک شب رئیسجمهور به من کاغذی داد گفت ما اینها را نوشتهایم تا نماینده رئیسجمهور ایران اینها را به این نمایندهای که از آلمان میآید بدهد. من بعدا نگاه کردم دیدم نوشته شما انتظارات خود را از جمهوری اسلامی بیان کنید؛ شما از ما چه انتظاراتی دارید؟! این خیلی چیز خطرناکی بود. خیلی اوقاتم تلخ شد. من پیغام دادم، گفتم او غلط میکند از ما انتظارات داشته باشد! او چهکاره است؟ آن وقت دولت آلمان تنها دولت اروپایی بود که با جمهوری اسلامی یک ارتباطی داشت. گفتم مثل آن کسانی که بلاتشبیه یک زن بدنامی را از توی آن محله بدنام بیرون میآورند و آب توبه روی سرش میریزند و زیر حمایت خودشان میگیرند. اینها میخواهند با جمهوری اسلامی اینجوری رفتار کنند. مگر آلمان کیست که بخواهد با جمهوری اسلامی اینجور برخورد کند؟ او هم گفته بود که شماها هر کاری با اروپا دارید، به ما بگویید تا ما این کارها را برایتان انجام دهیم. اینها هم یک فهرستی نوشته بودند که ما این را میخواهیم، این را میخواهیم. من گفتم شما میخواهید با بلژیک، با ایتالیا، با اتریش ارتباطات داشته باشید، به این چرا میگویید؟ ببینید خطاها، خطاهای اصولی و اساسی بود. آدم یک ذره غفلت میکرد، چنین چیزی پیش میآمد. این را من به شما عرض بکنم؛ امروز چنین چیزهایی وجود ندارد.